رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

رادمهر رنجبران

يازده سالگي ات پر بار و پر از موفقيت 😘

بعد از مدتی ....

سلام دوستای خوبم ،پسر عزیزم ببخشید مدتی نبودیم ،حسابی سرمون شلوغه و گرم .... رادمهر عزیز من هم حسابی بزرگ شده شیطنت هاش سرجاشه ،هر روز به مهربونی و با احساس بودنش بیشتر پی میبرم . رادمهر مهربونم عاشق همه محبت هات هستم ،وقتی که از جایی ناراحت هستم و با آغوش گرم و مهربون و احساسات تو روبرو میشم همه چی دیگه یادم میره . امروز 1393/6/1 هست الان تقریبا یک ماه هست که دیگه زبون باز کردی چند روزیه که دیگه جمله های سه چهار کلمه ای یا بیشتر میگه و خیلی مواقع عین طوطی هر چی ما میگیم تکرار میکنی . مهد میری خیلی دوست داری ، مربی ها و دوستات و خیلی دوست داری . ظهر ها که میام دنبالت تا چشمت بهم میافته شروع میکنی تعریف کردن اتفاقات مهد رو ....
1 شهريور 1393

رادمهر من

سلام پسر نازم ، عزیز دلم 18 ماهت هم چند روزی هست که تموم شده ، واکسن 18 ماهگی رو زدیم 2 روز کمی تب داشتی و 3 روزی هم کمی پاتو میکشیدی و راه می رفتی ، عزیز دلممممممممممممممم ترم 3 کلاست هم دیروز تموم شد و به زودی برای ترم 4 ثبت نام می کنیم . این ترم خیلی بهتر از ترم های قبل بودی هم تو بازی ها و هم تو کاردستی ها ، با بچه ها هم ارتباط بهتری پیدا کردی و راحت تر باهاشون بازی می کنی عزیز مامان . جمعه 6 اردیبهشت هم اسباب کشی کردیم ، بالاخره ... و تو خیلی الان راحت تر بازی می کنی ولی تا برات این خونه جا بیافته و آشنا بشه برات کمی زمان میبره . راستی این دومین سال بود که با هم روز مادر رو تجربه کردیم خدا رو شکر...
15 ارديبهشت 1392

یه غیبت طولانی

سلام پسرم خوبی ؟ ببخشید چند وقتی نتونستم به وبلاگت سر بزنم به خاطر اسباب جمع کردن و اسباب کشی ، به زودی به وبلاگ مرتب سر می زنم و برات از خاطرات این مدت میگم عزیزم 2 روز در هفته کلاس میریم خیلی نسبت به قبل بهتر شدی ، بیشتر کار دستی هاتو خودت درست می کنی و رنگ می کنی آروم تر شدی البته فقط در کلاس و ...
11 ارديبهشت 1392

سال نو مبارک

سلام  پسر عزیزم  ببخشید با تاخیر اومدم و به وبلاگت سر زدم  تا سال نو رو تبریک بگم .  سال نو مبارک امیدوارم  سال 1392 سال خوب و پر برکتی برامون باشه امیدوارم در سال جدید از شیطنت هات کمتر بشه عزیزم .     از همین جا به همه دوستای گل و مهربونمون سال 1392 رو تبریک میگم امیدوارم سال جدید براشون همراه با خیر و برکت باشه .      ...
15 فروردين 1392

پسز 16 ماهه من

سلام پسر نازنین من ، خوبی مامان ؟ ببخشید که تازگیا دیر به دیر به وبلاگت سر می زنم آخه خودت نمی خوای تا میشینم پای کامپیوتر میگی بیا با من بازی کن و کارای دیگه ام رو هم نمی تونم انجام بدم ، داری 3 تا دندون با هم در میاری خیلی بی قرار شدی چند روزه و شبا خیلی کم می خوابی عزیز دل مامان . تو کلاس هم هر چه بیشتر میگذره داری بهتر میشی و با بچه ها بهتر تعامل داری . کارهای جدیدی هم انجام میدی که اونایی رو که یادم میاد رو برات می نویسم : حرکت شعرهای کلاس رو می تونی انجام بدی مثلا پا بکوبی ، گوش های خرگوش رو بالای سرت نشون میدی ، می چرخی ، روپنجه راه میری و برای شعر عمو زنجیر باف خودتو تکون میدی و کلی کارای دیگه . تو کاردستی هایی کلاس بیشت...
8 اسفند 1391

رادمهر در کلاس

سلام پسر ناز من ببخشید این روزها خیلی سرم شلوغه و فرصت نمی کنم به وبلاگت سر بزنم اما الان اومدم از خبرهای جدید بگم : دندون آسیاب پایین و 10 دندونت هم نیش زده و خیلی داری اذیت میشی چون 2 تا دیگه از آسیاب ها داره در میاد و لثه ات خیلی باد کرده . توی کلاس با بچه ها بازی می کنی و خیلی هم دوست داری فقط کمی اولش لوس میشی که نمی دونم چرا ؟؟؟ توی کلاس کار دستی های خوشگلی درست می کنی که همه رو برات یادگاری نگه می دارم عزیزم . توی خونه هم خیلی بازیگوشی می کنی یه سره یا کبودی یا زخمی !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! از دست تو بچه جوننننننننننننننننننننننننننننن ...
5 بهمن 1391

پسر 14 ماهه من و شهرزاد

پسرم 14 ماهگیت مبارک ، همزمان با 14 ماهگیت دندون 7 و 8 هم در اومده ، البته دیر متوجه شدم کمی رشد کرده بود که فهمیدم . مبارک باشه آقاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا عشق من ، عزیز دل من ، آخه چقدر شیطونی میکنی تو بعضی وقتا خیلی کلافه میشم ولی سعی می کنم خودم رو کنترل کنم نمی خوام که با هم عصبانی باشیمممممممممممممممممم با آجره های خونه سازی کلی بازی می کنی و اونارو درست می کنی عزیز دلمممممممممممم . هنوز سرما خوردگیت خوب نشده عزیزم البته آخراشه خدا رو شکر . یه خبر جالب دارم : 1 - عکس پسر کوچولوم تو جشنواره عکسخند شهرزاد برای چندمین بار چاپ شد ( عکس تولدت ) 2- پسر کوچولوی من اولین مسابقه زندگیت رو برنده شدی : تو مسابقه...
10 دی 1391