رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

رادمهر رنجبران

يازده سالگي ات پر بار و پر از موفقيت 😘

وروجکی بنام رادمهر

1392/5/30 13:51
نویسنده : مامان رادمهر
1,390 بازدید
اشتراک گذاری

سلام وروجک کوچولوی من

چند هفته ای دوباره باهمیم دیگه سر کار نمیرم آخه خیلی بد بود سر کار رفتن ، مهد کودک بردن تو ، احساس میکردم راحت نیستی ، البته منکر چیزهای خوبی که تو همین مدت کوتاه یاد گرفتی نمیشم اما صبح ها به زور بیدارت میکردم واقعا عذاب وجدان میگرفتم هی به خودم دلداری می دادم رادمهر هم مثل بچه های مهدکودکی دیگه ولی واقعا نمیشد ، دلم نمی اومد .

بالاخره با هزار زور و زحمت استعفام مورد قبول شد و از 10 مرداد دیگه سر کار نرفتم از اون موقع خیلی راحت تر شدم و تو هم خیلی آروم تر خنده

پسر نازم من اوضاعت بهتر شده از نظر تغذیه ای و جسمی ، تو این مدت همش مریض بودی و دارو می خوردی .

اما حالا الان با هم صبح پا میشیم صبحانه میخوریم ، تلویزیون میبینیم ، کلاس نقاشی داریم هر روز با هم یه کار انجام میدیم ، یه روز با پاستل کار میکنیم ، یه روز گواش ، یه روز رنگ انگشتی .

عاشق خمیر بازی هستی خمیر بازی ها رو صاف میکنی بعد با لوازمی که داره روش شکل میاندازی بعد به منم میگی نگا کن و دست بزن . آفرین پسر گلمممممممممممممممم .

اما حالا یه فکر های برات دارم می خوام هفته ای دو روز بذارمت مهد از محیط مهد دور نشی با بچه ها بازی کنی آخه بچه ها رو خیلی دوست داری عزیزم .

آب و آتش

آب و آتش

پسندها (1)

نظرات (4)

مامان پندار
31 مرداد 92 2:02
عزیزم مامان رو خونه نشین کردی ؟؟؟؟
الهی هیچ وقت مریض نشی و همیشه سالم باشی گل پسر


مرسی ممنون عزیزمممممممممم
مامان رادمهر جوجو
2 شهریور 92 14:29
الهی عزیزم بالاخره تصمیم خودت و گرفتی امیدوارم براتون خیر باشه و رادمهراز وجود مامان مهربونش لذت ببره


آره اینجوری خیلی بهتر شده برای خودم هم بهتره مرسی عزیزممممممممممم
مامان رهام جونی
4 شهریور 92 18:14
ای جوونم چه قشنگ اخم میکنهخوشحالم که دیگه مامانت کنارتهپیش ماهم بیاین مامانی


عزیزممممممممممم مرسی حتما سر می زنیم
مامان کیاراد(آرزو)
4 شهریور 92 18:16
ایشاا...که تصمیم درستی گرفتینبرا رادمهر عزیزخوشحالمبه ما هم سر بزنیدمامانی


مرسی عزیزم حتما