رادمهررادمهر، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

رادمهر رنجبران

يازده سالگي ات پر بار و پر از موفقيت 😘

دارم همه چی رو آماده می کنم تا ...

1390/7/26 16:43
نویسنده : مامان رادمهر
878 بازدید
اشتراک گذاری

امروز نشستم و چند تا آهنگ جدیدو که دوستشون داشتم رو دانلود کردمتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدبرای روز بیمارستان ، شاید بدردم بخوره و بهم انرژی بدهتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدعکس های روی دوربین رو که عکسهای اتاق شما و وسایل شماست رو هم ریختم رو کامپیوتر تا دوربین برای روز ورود شما خالی باشه و آماده که هزار تا عکس از شما بگیریمتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيدو یادگاری داشته باشیم ، حتماً از عکس های شما ، اتاقت و وسایلت برات می ذارم تا یادگاری داشته باشی .

دوم آبان ساعت 7 عصر وقت دکتر دارم مطب دکتر مسچی شِکـْـلـَکْ هآے خآنومے، بابایی هم می خواد بیاد ، باید بپرسیم که تاریخ دقیق اومدنت کی هست باید حسابی آماده باشیم ، همه چیز آماده برای ورود پسر مامان .

خیلی دلشوره دارم ، یه حس خاص و عجیب که هیچ وقت تجربه اش نکرده بودم ، حتی اونروزی که دیپلم گرفتم و احساس کردم راحت شدم خالی شدم از دوران درس و مدرسه شِـــکـْـلـَکْ هــآے خــآنــــــومـے ، روزی که دانشگاه کاردانی قبول شدم احساس یه شروع دیگه، شروعی که مدت ها منتظرش بودم و شب و روز براش گریه می کردم ،یا روزی که رفتم سر کار ،اون حس استقلال اون حس بزرگ شدن ،روزی که بابایی اومده بود خواستگاری ،Smiley اون حسباور نکردنیکه به کسی کهواقعاً دوستش داشتم رسیدم و میخوام باهاش زندگی مو شروع کنم ،روزی که کارشناسی قبول شدم و احساس خوب پیشرفت ، روزی که ازدواج کردمSmiley و رفتیم خونه خودمون اون حس لطیف و دوست داشتنی داشتن یه عشق برای همیشهSmiley، شبیه هیچ کدوم از این حس ها نیست ، شبیه هیچ کدوم . آخه مادر شدن یه چیز دیگس.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)