رادمهر و کارهای جدید
سلام گلی مامان ، خوبی نازنینم می خوام امروزفقط از کارات بگم کارهایی که انجام میدی و مامان و بابا رو خوشحال می کنی ، جونم برات بگه که الان کامل راه میری و می ایستی از این سر خونه تا اون سر خونه رو طی می کنی و واسه خودت کیف می کنی اصلاً به چیزهایی که زیر پاته توجه نمی کنی به خاطر همین اسمت رو گذاشتم تانک ، آخه مثل تانک از رو همه چی رد میشی و عین خیالت هم نیست . بعد از همه خیلی از کلمه هایی رو که بهت میگم تکرار کن رو تکرار می کنی مثل : ددر ، لیدا ، باشه و چی ، مامان و آب رو هم که میگی . فقط نمی دونم چرا کلمه بابا رو هر چی میگم تکرار کن نمی گی . می دونی بابایی ناراحته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به برنامه های کودک و cd هایی که برات میگذارم بهتر توجه می کنی و انگار که مفهومش رو بهتر می فهمی . چند وقتیه که هر کاری بدی که میکنی من می گم رادمهر عصبانی میشم ها برگرد سر بازیت ، تو هم سرتو میندازی پایین و میای تو بغلم و نگاهم می کنی ببینی باز هم عصبانی هستم یا نه و تو صورتم می خندی ، قشنگ مفهوم این جمله رو می فهمی .
راستی دارم برای تولدت هم برنامه ریزی می کنیم که بعداً همه رو برات میگم فعلاً نمیشه گفت :))))))))))
عزیز دلم یه دنیا دوست داریم